سکوت پونه

ساخت وبلاگ
ما۲۸از شهرمون خارج شدیم و ۲۹تا چهارم فروردین شیراز بودیم شیراز عالی بود عالی .و چهارم فرودین رفتیم بندر بوشهر و گناوه سرکی زدیم از ازدحام جمعیت و وضعیت نامطلوب گناوه فراری شدیم .از آنجا که خانواده ام هم مثل من از شلوغی و ازدحام بی زیرند راه منزل در پیش گرفتیم.سفر خوبی بود رفتنی باران و برگشتنی باران و باران و باران...پنج شنبه ۹فروردین من و محمد رفتیم سنندج اونجا هم خوب بود.تا اینکه دیروز صبح دوازدهم فروردین یکهو محمد تصمیم گ فت بریم مینی ورد ملایر و اونجا هم رفتیم و کلی عکس گر فتیم و سوغات محلی خریدیم.. سکوت پونه...ادامه مطلب
ما را در سایت سکوت پونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sokotepone3 بازدید : 11 تاريخ : چهارشنبه 22 فروردين 1403 ساعت: 3:05

قرار بود هجدهم بریم کربلا .نشد جور نشد به جاش ۲۴رفتیم با عزیزترین ها.عالی بود شعف داشت خستگی داشت و درک داشت .درک عظمت و شکوه من در نجف تمام عظمت را دیدم وقتی به صحن شاه مردان رفتم عجیب ترین حس و قوی ترین حس .عظمتش مرا گرفته بود.شاه شهیدان مظلوم بود و عمو و عباس باب الحوائج و غربت رادر کاظمین و سامرا دیدم .شاها ی کوچک ما هم آمده بود و آین خردسال ما از کودکی هم آرام و مهربون و مظلوم و عشق...من رفتم و از آزمون جا ماندم دقیقا با بی برنامگی شان تمام ژحمات همکاران و هم درس های بهم ریخت آنها که آزمون دادند گفتند که چیزی از دست ندادی . زیارت امام حسین با هیچ چیز قابل قیاس نیست آزمون دی تبدیل شد ۲۸بهمنما دوم اسفند آمدیم هر چند یک هفته قبل رفتنمان اشکمان را درآورند خدایشان نگذرددوم اسفند آمدیم ودهم مهمونی تالار ما در فانوس بود هر چند به اکراه باز هم میگم خدا ازشان نگذرد سکوت پونه...ادامه مطلب
ما را در سایت سکوت پونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sokotepone3 بازدید : 37 تاريخ : پنجشنبه 2 فروردين 1403 ساعت: 22:12

آخرین شب و آخرین لحظات سال۱۴۰۲.من در حالی که کنار خانواده عزیزم و پاره های تنم در هتل در منطقه ی ستار خان درشهر شیراز هستیم دارم یادداشت میزارم بماند به یادگار .سال ۰۲سال آهسته و بی آزار من بود در این سالمن ۴۰ساله شدم ولی از حق نگذریم اصلا چهل سالگیم معلوم نیست انگار کمترم میگن این معجزه دهه شصتی بودنه.... خلاصه به یکی از هدفهای رسیدم .بقیه هنوز باقی اند..تلاش و تلاش و هدف. انگیزه بیشترم آرزوست.من تیر ماه جراحی کردم خوب و بدش گذشت. محمد مریض شد و خدا رو شکر خوب شد. و کربلا رفتیم هرچند بازم نرمال رفتار نکر ن و آزارمون دادناز خداوند آسمان میخام که کم‌کم کنه سکوت پونه...ادامه مطلب
ما را در سایت سکوت پونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sokotepone3 بازدید : 35 تاريخ : پنجشنبه 2 فروردين 1403 ساعت: 22:12

گاهی که نه هر وقت یادم بیفتی دلم برایت تنگ میشود زیباترین دختر عموی جهان .چهل روز است که روحت آسمانی شده عزیزکم جایت خوب است .افسوس که ندارمت.....هر سال که میگذرد به ندارم های من اضافه میشود دخترم عشقم تمام عمرم تمام انگیزه ام و تو...

سکوت پونه...
ما را در سایت سکوت پونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sokotepone3 بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت: 13:52

عصری یه روز تعطیلی که من خونه بودم و محمد سرکار ساعت چهار عصر محمد کلید انداخت تو در اومد. خونه من که تو آشپزخونه بعد از سالیان سال مشغول تدارک مواد اولیه ساندویچ فلافل بودم بدون اینکه نگاش کنم گفتم چه عجب زود اومدی گفت اومدم برم دکتر کنجکاو شدم برگشتم گفتم مریض شدی باز گفت ببین صورتم داره کج میشه گوشه لب و گوشه چشمم کشیده شده به سمت بالا و دیگه قرینه نیست.حالم بد شد شوک شدم گفت میرم دکتر متخصص گفتم تعطیل رسمی مطبا تعطیلن وایسا باهم بریم بیمارستان خلاصه روز یکشنبه که شهادت حضرت زهرا بود مااز ساعت پنج تا ده شب تو بیمارستان ها بودیم دوتا بیمارستان رفتیم تشخیص دکتر هر دوتا شهر هم فلج بلز بود ویروسی که ماهیچه و عصب صورت درگیر می‌کنه و محمد که یک هفته در میان داره سرما میخوره بلاخره این مریضی رو هم تجربه کرد از اون روز تا امروز ما درگیر دکتر و فیزیوتراپی هستیم و فعلا چندان نتیجه ای نگرفتیم .روزگار ما هم اینطور میگذره . خواهرم هم پری روز بینی شو عمل کرد و به حماقت های دیگه اش افزود والا تن سلامت بدی زیر تیغ جراح... سکوت پونه...ادامه مطلب
ما را در سایت سکوت پونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sokotepone3 بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 3:35

و خداوند برای ما کافی است.رفیق کودکی هام همون کسی که بیشتر از یکسال نتونستم باهاش همکلاسی بشم دختر عمو جانم دارفانی رو وداع گفت مثه فرشته ها پرکشید.زیباترین .خوش قلب ترین و عزیزترین دختر عمو .تمام شب به نامه های دوران کودکی مون که برای هم می‌نوشتیم فکر میکنم به بابام که پستچی افتخاری ما بود به اون همه راز به اون همه عشق و خنده قایمکی مون به اون همه پچ پچ هامون به اون آش رشته ای قاچاقی آوردی مدرسه به اون قورمه سبزی که من قاچاقی آوردم مدرسه به اون شیفت عصرهای دبیرستان رسالت ۲.به اون زنگ ورزش و‌تور بسکتبال و به اون تشویق های تو موقع گل انداختن دختر عمو گفتن ها.دورت بگردم چهل سالگی سن خوبی نبود برای رفتن زیر خاک عزیزکم .زیباترین .باورم نمیشه دیگه اون چشای درشت نمی‌بینم دیگه اون لبای خوشگل و دندونای مرتب نمی‌خندم از اون قد بلندت بگم از اون صدای قشنگت بگم از اون مهر محبتت از اون مودب بودنت.......شهلا چرا رفتی ...پارسا و‌پرنیا به کی سپردی.شهلا امروز ساعت ده صبح به خاک خواهیم سپرد.چشام دیگه باز نمیشه اشک دیگه یاری نمیده سکوت پونه...ادامه مطلب
ما را در سایت سکوت پونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sokotepone3 بازدید : 28 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 3:35

چقدر خوب نصیحت میکنی

چقدر معرکه ای

چقدر عالی ای.

میگه به جای اینکه خوراکی های رژیمی بخوری تا لاغر شی نخور تا لاغر شی.

میگه چهل سالته کی همت میکنی خودت نجات بدی

میگه تو جو‌ زده شدی.میگه جو‌قبولی اینجا گرفتت درس نمی‌خونی.میگه همت نداری.دیشب به حرفای همکارم فکر کردم و فکر کردم و درس خوندم .تو چقدر معرکه ای

سکوت پونه...
ما را در سایت سکوت پونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sokotepone3 بازدید : 41 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1402 ساعت: 16:43

خیلی وقته دیگه نمی نویسم .خیلی وقته خودمم از یاد بردم.تو گفتی از معین این قشنگه واقعا هم این قشنگهبه دیدارم بیا ماه در اومدچراغ روشن راه در اومداگه شب شده مهتاب توی راهه.نشون ما دوتا فانوس راهه.بزار بخنده چشمات به نگاهمکتاب عاشقی توی نگاههعزیز من چشم انتظارم نزاربیا و زندگی رو با خودبیاربا تو نفس کشیدن دوس دارمهمیشه با تو بودن دوس دارم.بیا که بسته پر پرواز مندوباره پر گشودن دوس دارم.بسه دیگه مردم از این بی کسیاین همه تنهایی دلواپسی.دل واسه تو دیدار تو پر میزنهکاشکی بدونی که ندارم کسی.به دیدارم بیا....... سکوت پونه...ادامه مطلب
ما را در سایت سکوت پونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sokotepone3 بازدید : 28 تاريخ : شنبه 29 مهر 1402 ساعت: 23:20

از آخرین لحظات و آخرین شب 39سالگی ،چهل سالگی برام غریبه، دوسش نداشتم ولی قبول کنیم که چهل ساله های الان خیلی متفاوت تر از چهل ساله های قدیم هستند من خودم که سنم باور ندارم هیچ .آدمهای دو رو برم هم میگن که سنت اصلا بهت نمیادخلاصه روزهای سخت و طاقت فرسا و خوب وملایم گذشت.عشق در دل ماند و یار از دست رفت.یار ما جوانی ما و سلامتی مان بود

سکوت پونه...
ما را در سایت سکوت پونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sokotepone3 بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 23:24

امروز آخرین جمعه مرداد ماه بود امیدوارم تو شهریور بتونم بجنبم و رژیم و درس خواندن شروع کنم.فعلا که دوره نقاهت بعد جراحی هستم .مچ‌و ساعد دست چپم خیلی ناراحته وحشتناک درد می‌کنه .کارم تو اداره به شدت سنگینه.دقیقا 37روزه عمل کردم .داریم به شهریور نزدیک میشیم....یادش بخیر مرداد سال های پیش سال های کودکی .ظهر تابستان است سایه ها میدانند چه تابستانی است..تابستان امسال هم گذشت ولی تو نیومدی .آخرین تابستون من در دهه سی زندگی ام .تابستون 39سالگی .خسته کننده ترین .کسالت آورترین و تنهاترین تابستان عمرم بود سکوت پونه...ادامه مطلب
ما را در سایت سکوت پونه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4sokotepone3 بازدید : 44 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1402 ساعت: 13:39